-
شنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۹، ۰۴:۴۰ ب.ظ
-
۱۳۹۴
هزاران درود و حال خوب برای شما دوستان نادیده
آقا من برگشتم با یک چهار لحظۀ دیگه
اول میخوام یک تشکر از ته قلبم بکنم از شما همراهان که باعث دلگرمی من میشید
دمتون گرررررررم بیشتر از هزار تا بازدید خورده پست قبلی :))))
نام کتاب: ملت عشق
نویسنده: الیف شافاک
مترجم: مریم رضایی
انتشارات: نشر آفرینه
یه سوال، اهل انیمیشن هستید؟؟؟ الآن میگید مال بچه هاست !
بنظرم که اینطور نیست و اگه از کاری لذت میبرید که برای کسی ضرری نداره انجامش بدید .
انیمیشن آواتار آخرین باد افزار؛سریال قشنگیه دوست داشتید ببیبنید. مختصر توضیحی بخوام بدم راجع بهش، در دنیای این انیمیشن افرادی هستن که ژنتیک خاصی دارن و با عناصر وجودی دنیا (آب، هوا، خاک، آتش)میتونن ارتباط برقرار کنن و اونها رو کنترل کنن.
نظریه عناصر چهار گانه وجودی از زمان یونان باستان وجود داشته و دانشمندانی مثل ابوعلی سینا و جالینوس هم بهش باور داشتن؛ دیگه وارد مطالب تخصصیش نمیشم و میسپریمش به فلاسفه طبیعی.
جونم براتون بگه که در انیمیشن آواتار افرادی که این قدرت و دارن میتونن یکی از این عناصر رو کنترل کنن و آوتار کسیه که هرچهار عنصر رو میتونه کنترل کنه و وظیفۀ برقراری تعادل رو داره، همیشه ام فقط یک آواتار داریم روح نسل های مختلف آواتار ها با هم در ارتباط هستن و به آواتار جدید کمک میکنن.
حالا بریم سراغ چهار قاعده دیگه، که هر کدوم نماینده یک عنصرهستن، از شمس تبریزیِ بزرگ که بشیم آواتار در دنیای خودمون :)
(آب)قاعده بیست و یکم: به هر کدام ما صفتی جداگانه عطا شده است. اگر خدا میخواست همه عینا مثل هم باشند، بدون شک همه را مثل هم میآفرید. محترم نشمردن اختلاف ها و تحمیل عقاید صحیح خود به دیگران بی احترامی است نسبت به نظام مقدس خدا.
(آتش)قاعده بیست و دوم: عاشق حقیقی خدا وارد میخانه که بشود آنجا برایش نمازخانه میشود. اما آدم دائم الخمر وارد نمازخانه هم که بشود، آنجا برایش میخانه میشود. در این دنیا هر کاری که بکنیم، مهم نیتمان است، نه صورتمان.
(خاک)قاعده بیست و سوم: زندگی اسباب بازی پر زرق و برقی است که به امانت به ما سپرده اند. بعضی ها اسباب بازی را آنقدر جدی میگیرند که به خاطرش میگریند و پریشان میشوند. بعضی ها هم همین که اسباب بازی را بدست میگیرند کمی با آن بازی میکنند و بعد میشکنندش و میاندازندش دور. یا زیاده بهایش میدهیم، یا بهایش را نمیدانیم. از زیاده روی بپرهیز. صوفی نه افراط میکند و نه تفریط. صوفی همیشه میانه را برمیگزیند.
(باد)قاعده بیست و چهارم: حال که انسان اشرف مخلوقات است، باید در هرگام به یاد داشته باشد که خلیفهی خدا بر زمین است و طوری رفتار کند که شایسته ی این مقام باشد. انسان اگر فقیر شود، به زندان افتد، آماجِ افترا شود، حتی به اسارت رود، باز هم باید مانند خلیفه ایی سرافراز، چشم و دل سیر و با قلبی مطمئن رفتار کند.
پ.ن: دوست عزیزی در پست قبل برای هر قاعده شعری پیدا کردن دلم نیومد به زیر پست بمونن و کمتر دیده بشن. اینجا اون ابیات گرانبها رو مینویسم، میتونید اگر "پنجمین چهار لحظه" رو ندیدید یه سری بزنید و قاعده های مربوط رو هم باز بخونید . ممنون آقای اشکانی.
قاعدۀ هفدهم: ای گستره لا یتناهی که تویی
فهرست سپیدی و سیاهی که تویی
بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست
از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی
نجم الدین راضی
قاعدۀ هجدهم: گر جام جهان نما میجویی تو
در صندوقی نهاده در سینه توست
عطار نیشابوری
قاعدۀ نوزدهم:دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر
کز آتش درونم دود از کفن برآید
بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران
بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید
جان بر لب است و حسرت در دل که از لبانش
نگرفته هیچ کامی جان از بدن برآید
از حسرت دهانش آمد به تنگ جانم
خود کام تنگدستان کی زان دهن برآید
گویند ذکر خیرش در خیل عشقبازان
هر جا که نام حافظ در انجمن برآید
خواجه حافظ شیرازی
قاعدۀ بیستم: گر مرد رهی میان خون باید رفت
وز پای فتاده سرنگون باید رفت
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت
عطار نیشابوری