زنگ شتر

  • ۸۲۹

_ شاگرد جوان :(حرکت کن چهار پای کم فهم!)

+همپای جلودار:(محکم تر بزن پسر باید راه بیافتند مگر نان نخورده ایی، اگر تا شب به کاروانسرا نرسیم چون یوسف گم میشویم !منتها ما راستی راستی طعمه گرگ های بیابان خواهیم شد)

_ چه کنم ارباب هر کلکی بوده سوار کرده ام، نه لوک سر قطار حرکت میکند نه این زبان بسته های پشت سرش .

دستی به محاسن در بیابان سفید شده اش میکشد، نمیخواهد به روی شاگرد جوان بیاورد که نمیداند چرا قطار شتران حرکت نمیکند و چگونه است که او نمیتواند با این همه سال تجربه راهشان بیاندازد .

+ فعلا اطراق میکنیم تا ببینم چه میشود.

_ اما گرگها ...

+تا غروب وقت داریم

همانطور که به سمت مهمان دانایش می رود، در دل با خود میگوید:(آری او میداند، باید بداند هر چه نباشد او حکیمی پر آوازه است .)

+درود بر حکیم بی همتا، فارابی بزرگ.

-درود بر جلودار ریش سفید.

+حکیم! دستم به دامنت، قطار حرکت نمیکند، هر چه کردیم راه نیافتادند. چاره ایی بیاندیش .

فارابی پس از اندکی تامل گفت :(جرسهای بر گردنهایشان را بیاور)

جلودار با تعجب گفت:(جرس ها ؟! ،اما بی هیچ سخنی ،چشم الان میگوییم جمعشان کنند و بیاورند.)

سپس رو به شاگردش فریاد زد :(زنگ بر گردن هر شتر را برکن و پیش حکیم ببر)

شاگرد هرچند به عقل مرشدش شک کرده بود، اما پس از مدتی همه زنگ ها را جمع کرد .

فارابی به آوای هر زنگ گوش سپرد و هر کدام را بر گردن شتری بست .

جلودار و شاگرد بهت زده و بی صدا می پرسیدند چرا باز کردیم که دوباره ببندیم !

اما ...

با تکان اولین شتر نا گهان باقی نیز اندک اندک به حرکت درآمدند.

جلودار خواست حکمت را بپرسد که فارابی او را به سکوت دعوت کرد و کفت:(گوش فرا ده !)

متوجه شد با حرکت قطار شتران نغمه ایی دل انگیز از به صدا درآمدن زنگ ها شکل گرفته که آنها را به وجد آورده؛ آری شتر مست کشد بار گران را .

نه تنها اشتران، که کاروانیان نیز به هیاهو افتاده بودند.

اشتر به شعر عرب در حالت است و طرب                گر ذوق نیست ترا کژ طبع جانوری

این بود داستان گوشه ایی دیگر از ردیف موسیقی ایران، قطعه حاضر در دستگاه چهارگاه نواخته شده، هر چند در دستگاه راست پنجگاه نیز وجود دارد.



  • امیررضا خانلاری (وکیل الشعرا)

    سلام 

    بسیار زیبا حرکت یک کاروان را با نوشته تان در ذهن من تداعی کردید 

    موسیقی هم بسیار دلنشین بود :)

    سلامت باشید :)

    پاسخ:
    درود برشما
    سپاس از توجه و همراهیتون 
    مانا باشید
  • چقدر قشنگ 

    سلام :)

     

    پاسخ:
    درود 
    سپاسگزارم :)
  • نوازنده رود بودم  یا همون بربط 

    گیتار هم می زدم 

    می دونید قطعا تار و رود تلفیق شدند و گیتار از دل این آمیزش بدنیا اومد 

    همیشه علاقه داشتم تار هم بزنم اما نشد .. 

     

    پاسخ:
    بسیار عالی
    خوشحالم که نظر نوازنده ایی رو برای پست های فسانه ردیف مبشنوم
    بنده رو از تیغ نقدتون بهره مند کنید لطفا.
    امید است به علاقه تون برسید .
  • بسیار زیبا

    پاسخ:
    سپاسگزارم از توجهتون
  • چقدر جالبه اصلا فکر نمی کردم پشت هر آهنگی قصه ای باشه 

     

    پاسخ:
    بله همینطوره و این داستانها تخیلی نیستند و تاریخی هستند .
    خوشحالم که جالب بود براتون .
    سپاس از همراهی تون .
  • سلام 

    بسیار عالیه. وقتیکه از آهنگهای اصیل استفاده میکنی خیلی خوشحال می شوم و این نوید در شما و من ایجاد می شود که برای دانلود و معرفی گرفتن کتاب ، وب شما را در نظر داشته باشم. همینطور ادامه بدهی ، می توانیم از آپلودی های همدیگر استفاده کنیم. بخصوص آهنگها و موسیقی‌های لایت! منهم کلی آلبوم دارم که فقط بمرور زمان می توانم آپلود و معرفی کنم. 

    دوست دارم ، نیشابورک خطابت کنم هرچند سارا خیلی اسم قشنگیه. 

    روی اسم نیشابورک برای وب دومت فکر بکن. راستی بیشتر بچه‌های بیان از خراسان و تهران و آذربایجان هستند و بعد شیراز و جنوب! جالبه. 

    ببخشید اگر وقت نشده ، سر بزنم. خوب من روی مقالات طولانی-نوشت کار می‌کنم. عذر تقصیر!!! عذرم بپذیر. 

    الان یا هروقت دیگه که سر بزنم. لایک همه‌ی پستهات لایک می‌کنم (غیر از آنها که لایک خوردند و توجه می‌کنم ، چون اگر اشتباه بشه کم میکنه!!!). همچنین نظری پرمایه و چند خطی می گذارم. 

    مطلب مفیدی بود. واقعا تشکر. 

    پاسخ:
    درود برشما
    بسیار خوشحالم که مطالب مورد توجه و تفکر قرار میگیرند.
    هرچه برایتان لذت بخش تر است خطاب کنید.
    بنده هم از تهرانم و تابحال خراسان را ندیده ام،یکی از آرزوهایم ایران گردی است.البته در امنیت...
    خواهش میکنم، چند روزیست خودم هم سرنزده بودم با نظراتتون لبخند به لبم اومد.
    خوشحال میشم از تیغ نقدتون بهره مند بشم.
    مانا باشید دوست عزیز
  • به تازگی جناب >محمد مهدی واحدی. قاطی کرده بود و گفت منو حذف کن از نویسندگی منم کردم!!!!!

    هرچی بگی بی قیط و شرط انجام میشه!!!!

    تازه بهش گفتم پاک ات کردم از نویسدگی خیلی خوشحال شد و تشکر کرد!!!

    یاخدا اینا چه موجوداتی اند تو آفریدی؟؟؟؟؟؟؟؟

    درضمن <امیرصادقی> هم وبلاگمونو آپدیت می کنه

  • فوق العاده زیبا

    پاسخ:
    درود 
    سپاسگزارم از توجهتون
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی