-
سه شنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۹، ۱۰:۰۰ ق.ظ
-
۷۴۳
نام کتاب : دختر پرتقالی
نویسنده : یوستین گردر
مترجم : مهوش خرمی پور
ناشر : انتشارات تندیس
پسرکی 11 سال پیش پدری داشته !
سالها به عکس هایش و ویدئو هایی که از او داشته نگاه کرده، اما اکنون یک نامه در صندوق پستی عجیبی(کالسکه دوران کودکی اش) از پدرش به او رسیده .
چه میخواهد بگوید پدر از گور برخاسته اش ؟!
به گمانم این نامه تلسکوپی است تا او دقیق تر به آنچه در آسمان زندگی است بنگرد، تا شاید اندکی بیشتر در حال زندگی کند، یا شاید هم چشم هایش را با کلمات پدرش بشوید! تا جور دیگری ببیند و فکر کند، چرا که همه چیز به طرز فکر اشخاص بستگی دارد .
یا یادآور شود به فرزندش که ترس مانند خنده و غم به دیگران سرایت نمیکند و او با ترس هایش تنها خواهد بود، مانند خودش .
شاید هم به این امید که پسرش کمتر دچار حماقت شود، تا کمتر از حماقت های خودش عصبانی شود!
تا به یاد آورد آنچه فراموش کرده است ، تا عمیق تر شود در لحظه ها، شاید شبی دیگر نباشد ... اما به قول دختر پرتقالی حداقل اینجا بوده، پس خوشا به سعادتش!
و پرسشی ...
چند جمله قابل تامل از این رمان فلسفی :
_ درک قراری که با هم گذاشته بودیم بسیار ساده ولی عمل به آن بسیار مشکل بود.
تمام افسانه ها قواعد خودشان را دارندو شاید تفاوت یک افسانه با افسانه دیگر در همین قواعدشان باشد، لازم نیست این قواعد را بفهمیم. فقط باید به آنها عمل کنیم. وگرنه قول و قرار ها عملی نمیشند .
_ بکار بردن ضمیر ما و اول شخص جمع، به این معناست که دو نفر را با کار مشترکی به هم پیوند میدهیم تا به شکل یک موجود آشکار شوند. در خیلی از زبانها وقتی از دو نفر صحبت باشد، ضمیر خاصی بکار میرود که ضمیر دوتایی نام دارد. یعنی چیزی بین دو نفر تقسیم شود و این خیلی پر معناست. زیرا گاهی نه یک نفریم، و نه بیشتر از دو نفر. فقط ما دو تا هستیم و این ما دو تا تقسیم شدنی نیست.
_ اما این انسان چیست؟ ارزش هر انسان چقدر است ؟جرج، آیا ما غباری بیش نیستیم ؟
_نگو که طبیعت معجزه نیست، و دنیا افسانه نیست. هرکه به این موضوع پی نبرده، شاید زمانی که افسانه به پایانش نزدیک شده این را بفهمد. زمانی که آخرین مهلتمان را داریم که چشم بندمان را برداریم و با بهره مندی از این فرصت خود را به معجزه بسپاریم. همان معجزه ایی که به زودی آن را وداع میگوییم.
_ از آنجا که ما اینجا هستیم، پس ما خود جهانیم. اما شاید آفرینشمان تکمیل نشده باشد.بدیهی است که تکامل جسمانی انسانها از تکامل فکری و روانی آنها پیشی گرفته است.
_ در اینجا ناچاریم چیزهای زیادی را ترک کنیم، اما چیزهایی که از خودمان بجا میگذاریم نیز بی نهایت است .
_ زندگی بخت آزمایی عظیمی است که در آن فقط شماره های برنده را میتوان دید ...