معرفی رمان ربکا

  • ۵۵۱

نام کتاب : ربکا

نویسنده : دافنه دوموریه

مترجم : پرویز شهدی

ناشر : صدای معاصر

تا به حال دیده بودین اسم یک شخصیت مرده، عنوان کتاب باشه ؟!

مگه مرده ها چقدر میتونن روی زندگی افراد زنده تاثیر بزارن؟

خب از نظر دخترک راوی قصه انقدر این اثر زیاده که حتی اسم خودش رو یادش میره بهمون بگه !

رمانی دراماتیک، نفس گیر و جنایی !

اگه مثل من عاشق داستانهای رمز آلود باشین نمیتونین زمین بزارینش.

با اولین کلمه کشیده میشین به داخل گردباد پرهیجان قصه و میبینین دارین همراه آقا و خانم دوم دووینتر از روح ربکا فرار میکنین و صدای دریا رو میشنوین و عطر گلهای آزالیا رو به ریه هاتون فرو میبرین.

گاهی ام از قضاوت هایی که کردین شاخ درمیارین!

شایدم به شیطانی در لباس فرشته برخورد کنین ... کسی چه میدونه ؟!

و مطمئنم شمام عاشق این میشین که ماندرلی رو ببین فقط حیف که ...

یادتون نرفته که اسپویل نداریم !

اگر کتاب رو خوندین و دوستش داشتین یا نتونستین بخونین اما دلتون خواست از داستانش سردربیارین، پیشنهاد میکنم فیلمی به همین نام به کارگردانی آلفرد هیچکاک فقید،سال 1940، رو همراه خانوادتون با یه کاسه بزرگ پاپ کورن وقتی زیر پتوی گرم و نرمتون هستین تماشا کنید، خستگی یه هفته طولانی رو میشوره میبره ؛)

البته همین اواخر هم فیلم دیگه ایی به همین اسم و با اقتباس از همین رمان ساخته شده،2020، به کارگردانی بن ویتلی، شاید از نظر رنگ و جلوه های بصری پر کشش تر باشه، ولی من فیلم قدیمی رو ترجیح میدم ...

چند قسمت از کتاب رو با هم بخونیم :

 خوشحالم که تب نخستین عشق بار دیگر تکرار نمی شود. زیرا تب است، و شاعران هرچه بگویند باری است سنگین. در بیست و یک سالگی روز ها با شجاعت همراه نیستند، بلکه پر از بزدلی های کوچک و ترس های بی پایه اند، و آدم زود لطمه می خورد، زخمی می شود و با شنیدن نخستین واژه های نیش دار از پا در می آید. امروز در جوشن میانسالی نیش های کوچک روزانه به سبکی پوست را لمس میکنند و به زودی فراموش می شوند، اما در آن سن، یک حرف نسنجیده باقی می ماند و به زخمی سوزنده تبدیل می شود، و یک نگاه، نگاهی به پشت سر، ابدی به نظر می رسد.

چه خوب بود وسیله ای اختراع میشد که خاطرات را که خاطرات را مثل عطر در بطری نگه می داشت. از آن پس دیگر محو و یا کهنه نمی شدند و آدم هر وقت می خواست، در بطری را باز می کرد و مثل این بود که لحظات را بار دیگر زندگی میکند.

من همه چیزهای ساده را دوست دارم، کتاب ها را، تنهایی را یا بودن با کسی که تو را میفهمد!

خیال، چه نرم و ساده است. خیال، دشمن تلخی و پشیمانی است و تبعید خودخواسته ی ما را شیرین میکند.

دیگر هرگز نمی توانیم برگردیم در این شکی نیست. گذشته هنوز بسیار نزدیک است. چیزهایی که می خواهیم فراموش کنیم و پشت سر بگذاریم، بار دیگر زنده می شوند و آن احساس ترس و ناآرامی مرموزی که رفته رفته به وحشتی کور و نامعقول منتهی میشد ممکن است مثل گذشته به نحوی غیر منتظره، به همراه همیشگیمان تبدیل شود.

من با زنده‌ها می‌توانم بجنگم ولی زورم به مرده نمی‌رسد”

امیدوارم از این معرفی لذت برده باشین.

لطفا نظراتتونو باهام درمیون بزارین .

پ.ن : راستی این دفعه عکس رو هم خودم گرفتم :) 

  • امیررضا خانلاری (وکیل الشعرا)

    سلام 

    من همه چیزهای ساده را دوست دارم، کتاب ها را، تنهایی را یا بودن با کسی که تو را میفهمد!

    واقعا جمله زیبایی هستش 

    ممنون از معرفی خوبتون

    پاسخ:
    درود برشما 
    بله همینطوره :)
    سپاس از توجه و همراهی تون
  • سینا فرامرزیان

    سلام.

    الان می خوام برم فایل کتاب رو دانلود کنم.

    وبلاگتون خیلی عالیه

    لطفا به وبلاگ من هم سربزنید و نظر بدهید خیلی خیلی خوشحال میشم.

    به امید نابودی کرونا،

    در پناه حق باشید

    پاسخ:
    درود دوست عزیز
    حتما سر میزنم 
    سپاس از توجهتون 
    امیدوارم لذت ببرید از کتاب :)
    انشالله
    مانا باشید
  • سینا فرامرزیان

    سلام.

    فایل pdf این کتاب رو بصورت رایگان جهت دانلود در وبلاگ خودم قرار دادم.

    حتما سربزنید خوشحال می شوم.

    موفق باشید..................................................................................

  • سلام 

    خوبید خوشید سلامتید؟

    نخوندم این کتاب رو

    در واقع کتاب میخونم ولی خیلی کتابخون نیستم همین باعث میشه معرفی های کتاب توسط یک شخص کتابخون برای من جذاب تر باشه 

     

    پاسخ:
    درود جناب فریاد
    میگذرانیم چطوره ؟
    احوال شما  
    نظر لطفتونه :) انقدر دنیای کتاب هل بی نهایته که باید دسته جمعی بریم به مصافشون تا بیشتر بتونیم از این عمر محدودمون استفاذه کنیم 
    از همراهیتون خیلی خوشحال میشم 
    مانا باشید

  • سینا فرامرزیان

    سلام خدمت شما.

    کتاب باعث میشه علم و اطلاعات آدم بیشتر بشه.

    منم تاحدودی اهل مطالعه هستم :)

    همانطور که می دانیداکثر آدم ها سرشون توی فضای مجازی هست.

    حتی خودم.

    می خواستم بهتون بگم که یه قالب جدید برای وبلاگ خودم طراحی کردم و روی وبلاگم اعمال کردم.لطفا به وبلاگم سربزنید و نظر بدهید و نظر خودتون رو درمورد قالب وبلاگم بهم بگید.و یه سوال:شما از چه نوع مطالبی خوشتان میاد؟چون نظر بازدیدکنندگان برای من خیلی مهمه.

     

    یلداتون مبارک :)

    در پناه حق باشید

  • درود مثل همیشه عاااااااالی بودگلم

     

    سپاااااس ازپیشنهاد ومعرفّی این کتاب خوب

     

    سبزباشی

    پاسخ:
    بسیار ممنونم از توجهت دوست عزیز :)

  • سینا فرامرزیان

    سلام. دلمون براتون تنگ شد چرا دیگه فعالیتی ندارید؟ لطفا به وبلاگ من هم سربزنید،قالب جدید رو ویرایش کردم.

    التماس دعا

    خدانگهدار :)

    پاسخ:
    درود برشما
    ممنونم بابت لطفتون :)
    حتما سر میزنم

  • ممنون عالی بود

    پاسخ:
    درود 
    سپاس از توجهتون
  • سلام بزرگوار.

    خدایی نکرده اتفاقی افتاده بوده؟چون چندین ماه اصلا فعالیت نداشتین؟؟؟
    خوش برگشتین

    پاسخ:
    درود دوست گرامی
    منونم از نگرانی تون 
    بالا و پایینی بود که گذشت :)
    شایدم نگذشته باشه، ولی میگذره
    سپاسگزارم
    ممنون که سر زدین 
  • ضمن اینکه آدرس یاتم به mhz.wildbear.info تغییر یافت.

    و اینکه در حال حاضر در حال توسعه و ساخت یک بازی ماشینی کامپیوتری به نام "بهشت مسابقات" هستیم

    پاسخ:
    بسیار عالی
    موفق باشین همراه گرامی
    منتظر خبرهای خوب از طرف شما هستیم 
    سبز باشید
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی